پرهامپرهام، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

نی نی کوچولوی ما

چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی

پسر ۷۸ ماهه من

قوی باش خوب من از این دوره کلافگی و بحران هم به سلامت عبور خواهیم کرد! روح خسته ات را بعد از این فشارهای پیاپی در آغوش بگیر و آرامَش کن.بگو چیز مهمی نیست ،تو سخت تر از این را هم پشت سر گذاشتی و مقاومت کردی،محکم بمان روح بلند پرواز من! قرار نیست همیشه میزبان درد باشی،روز ها و اتفاقات خوب هم میرسند. این طاعون هم پشت سر خواهیم گذاشت،تاریکی ها کنار خواهند رفت،خورشید خواهد تابید و "با سیلِ" این تباهی و درد ،در آغوش آفتابِ داغ امید خواهد سوخت. مراقب روحت باش و قوی بمان، "امید"تنها روزنه ی گریز از این تاریکی ست... قوی بمان.                       ...
5 فروردين 1399

مادر نوشتنت مبارک

حال من خوب است. چون میتوانم تو را ببینم و آرامش بگیرم،... ودستان مهربان خدا را ببوسم... انگار که خبرهای خوبی در راه است... دنیا هنوز قشنگیاشو داره،مثل تو پسرم؛ امروز وقت یه برگ جدیده... یه کار نو،یه هدف جدید..یه روزنه ی زیبا قشنگم....؛ مواظب امروزت باش،مواظب تک تک لحظه هات باش. به اندازه تمام لبخندهایی که بهم هدیه دادی عاااااشقتم و دوستت دارم "مادر" نوشتنت مبارک عزیز لحظه هام   این برگه رو من قابش میکنم و برای همیشه نگهش میدارم.❤️     ...
28 دی 1398

هفتادو ششمین ماهگرد پسرم

پسرم!مراقب باش؛ اینجا زمین است؛اینجا زمین گاهی خشک و سخت و گاهی نرم و نمناک است. اما باید طوری زندگی کنی که همیشه ردپای بودنت برای جهان و جهانیان بماند. نگذار زمین و آسمان سرنوشت تو را تعیین کند واین را بدان نه آمدنمان دست خودمان است،نه رفتنمان. اما آمدن و رفتن دو نقطه اند،اینکه چگونه به هم وصل می شوند،هنر آدم بودن و آدم ماندن ماست. سلام پسرک خوده خودم،۴ ماه تمام از مدرسه ت گذشته و من همچنان صبحا که بدرقه ت میکنم،برات ایه الکرسی میخونم و راهیت میکنم،تا تو ،تو مدرسه ای چند بار تو خونه میخونم که خدای خوبم اونجا مواظبت باشه،تمام فکرم پیشته که نکنه زمین بخوری،نکنه دعولت بشه با دوستی،نکنه پسرم سوالی ازش بشه و جوابشو ندونه، اونوقت خ...
28 دی 1398

یلدای ۹۸

دو قدم مانده که پاییز به یغما برود🍁 این همه رنگ‌قشنگ از کف دنیا برود🍁 گله ها را بگذار🍁 ناله ها را بس کن🍁 روزگار گوش ندارد که تو هی شکوه کنی🍁 زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگ تو را🍁 فرصتی نیست که صرف گله و ناله شود🍁 تا بجنبیم تمام است ،تمام!🍁 این شتابِ عمر است🍁 من و تو باورمان نیست که نیست🍁 پسرم قشنگم ششمین یلدای قشنگت مبارک،یلدای خوشکل دختر آذر بانو ،نوه ی حضرت پاییزم دل سپرد به پسر ننه سرما و رفت خونه بخت،الهی بختش قشنگ،ان شاءالله که هزارتا یلدا را کنار هم باشیم و دور هم شب نشینی کنیم و بخندیم. از جشن یلدای مدرستونم که نگم برات که چقد مفصل بود و معلم موسیقیتون براتون موزیک زنده زد و آهنگ خوند ولی...
4 دی 1398

یادم باشه ....

یادم باشه مادر شوهر که شدم آنقدر به عروسم بها بدم که پسرم احساس رضایت کند،آخر پسرم جگر گوشه من است ،نباید آزار ببیند. یادم باشد مادر شوهر که شدم در مقابل دختری که هم سن دختر خودم هست صبوری به خرج بدهم آخر او جوان است و هنوز خیلی از مسائل را نمی داند❤️ یادم باشد مادر شوهر که شدم کاری نکنم پسرم میان عشق مادری و عشق همسری سر در گم شود نیاز پسرم در زندگی آرامش است نه تنش❤️ یادم باشد برای قضاوت عروسم به سخنان دخترم صحه نگذارم چون دخترم هم مثل عروسم بی تجربه است و جهان را از دید خام و ناپختگی می نگرد❤️ یادم باشد مادر شوهر که شدم از فداکاری های عروسم تمجید کنم تا یاد بگیرد برای پسرم فداکاری کند❤️ یادم باشد مادر شوهر که شدم کاری با عر...
4 دی 1398

روز اول مدرسه و کلاس اولی شدنت

روزهای قبل از مدرسه دلهره ی عجیبی دارد،دلهره ای از جنس حال و هوای ناب کودکی،با عطر دلبرانه ی کتابهای نو طعم گس خرمالو.... ما دیگر آن کودک بی غم و خندان سالهای دور نیستیم،اما این دلهره یادگار خوب همان روزهاست، روزهای خوبی که نگرانیمان به خاطر  معلم تازه ای بود که نمی شناختیم، و تمام ترسمان برای درس هایی که قرار بود سخت تر از سال های قبل باشد، چه حال و هوای بی نظیری بود، هنوزم که هنوز است،پاییز  دلنشین تر از تمام فصلهاست، قدم زدن در خیابان های نارنجی و خش خش جانانه ی برگ ها،تسکین خوبی ست..... اما کاش برای یک روزم که شده به روزهای خوب کودکی برمی گشتیم، مثلا اوایل مهر باشد و حیاطی شلوغ و بچه هایی شاد و...
7 مهر 1398

وتولد بهترین بابای دنیا

مرد من.... مهربانم.... مخاطب عاشقانه های من... زن نبوده ای که بدانی دست های مردانه ات که در دستم باشد حکم تمام دنیا را برایم دارد.... من عاشق مردی شده ام که در روزهای بارانی برای دلم چتر میگیرد.... من بی تو از تمام آفرینش بیگانه ام.... زن بودن خوب است وقتی از بین تمام مذکرهای دنیا پای تو در میان باشد... نمی دانی چه کیفی دارد خانم بودن برای تو❤️❤️ تکرار بودنت هزاران باران مبارک تولد بابایی رو به پیشنهاد تو کلی لامپ و ریسه و آهنگ تولد باب اسفنجی گذاشتیم قرار بود ساعت ۱۰ از عسلویه برگرده و سوپرایزش کنیم شب قبلشم رفتیم دوتایی براش هدیه گرفتیم کادو کردیم بعد از اونجایی که بابایی زیاد کیک دوست نداره یه چندتایی کاپ کیک گر...
4 مهر 1398