پرهام من بی نهایت از وجودت ، از اینکه دارمت ،خوشحالم.واقعا خدا رو شکر میگم که تو رو سالم گذاشت تو بغل ما عاشقتیم من و بابایی پرهامم از روزی که پا گذاشتی به خونه ما یعنی خونه خودت زندگی ما یه رنگه دیگه گرفته، تو یه نفری ولی چندین برابر شلوغ تر شده ، دیگه اصلا ساعت بیکاری نداریم دیگه حوصلمون سر نمیره ، با اینکه مامان تا قبل از اینکه تو بیای بی نهایت تنبل و خوابالو بود ولی الان با شوق شب رو تا صبح هم بیداره اما خسته نمیشه تو شیطون بلا و وروجک از روزی که اومدی تایمت اینجوریه که روزا همش خوابی از اون طرف شبا رو بیداری من و بابا هم تا صبح برات حرف میزنیم تو این 24 روز حسابی منو بابایی بهت وابسته شدیم عزیزم وقتی میبرمت تو اتاق خواب بخو...