پرهامپرهام، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه سن داره

نی نی کوچولوی ما

چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی

برای تو

1392/6/7 17:51
283 بازدید
اشتراک گذاری

من هر روز

 با شعرهایم که تمام احساس من است

نوازشت می کنم

لمست می کنم

می بوسمت

موهای نرمت را شانه می کنم

صورتت را می شویم

و به تو شعر می دهم تا گرسنه احساس نباشی

تا روزی که به دنیا میایی

احساست دم دستت باشد

قایمش نکنی عزیزک من!!

و ما هر روز عاشق تر از روز قبل می شویم

به همین راحتی

تو وادارم می کنی تا شعرهایم را برایت  شبها قصه بگویم تا بخوابی

تو وادارم می کنی تا دوباره به لهجه کودکی هایم با تو صحبت کنم

و روی حیاطی که هنوز کف آن خاکی است و آب پاشی شده

با تو پا برهنه بدوم تا کف پاهایم گلی شود

تو وادارم می کنی با خودم شرط ببندم تمام کوچه های بن بست دنیا را نادیده بگیرم

وادارم می کنی خنده هایم را از چمدان زیر تخت بیرون بیاورم.....و

و.... تمام غصه هایم را دوباره تا کنم بگذارم توی چمدان،زیر تخت

و....دوباره شعر بگویم

من حتم دارم خدا تو را مثل سبزینه ها پاک آفریده است.

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

شیما
7 شهریور 92 21:19
بسیااااااااااااااااااااار زیبا و دلنشین