22و 23 ماهگی .....

سلام تاج سر خودم ......

22 ماهگیت و 23 ماهگیت مبارک

میدونم کلی بی انضباط شدم و اصلا سر خود ماهگردات نمیام وبت و خیلی دیر میام  تو ببخش ..... البته 50% مقصر خود خوشکلتی که دیگه وقتی برام نزاشتی ، تا دلت بخواد شیطون شدی و بهونه گیر ،من بهونه گیریاتم دوست دارم عزیز دلم  فقط همیشه سالم باش ،غرم بزنی اشکال نداره،عزیزم این روزا تقریبا طوطی شدی هر چه ما میگیم و عینا تکرار میکنی ، تقریبا همه چی رو خوب میشناسی و همه چی رو با اسم واقعی خودش میگی، لغتای زیادی میگی نمیتونم دونه دونه بنویسم، کلا از حرف زدنت راضیم ،توی این ماه یه تکه کلام با حال داری که همش میگی مامانی ترتیدی...؟ نترس.یعنی مامانی ترسیدی بعد  خودنم میگی نترس صدات و برات ضبط کردم ، و یه کار بامزه دیگه هم که میکنی گوشی موبایل و میزاری رو گوشت و میگی بابا تامیون رتید پتیس نای نای تی تد؟ البته با تعجب هم میپرسی یعنی اینکه بابا کامیون رسید پلیس راهنمایی چی شد نمی دونم والا چه باری داشتی که نگران پلیسم هستی عزیز دل خودم.

خوشگل خودم توی 22 ماهگی اولین مسافرت 1 هفته ای رو با خونواده مامان و بابا  رفتیم به تو هم کلی خوش گذشت و ذوق کردی رفتیم سمیرم و یاسوج و  چند جای تفریحی دیگه همش کنار آبشارا و جنگلا و باغا بودیم اصلا تو شهر نرفتیم که تو حسابی لذت ببری از آب،به ما هم خوش گذشت بازم فقط چون اونجا از همه نوع آب میخوردی مسموم شدی و خدا را شکر زود خوب شدی...

الانم که شمارش معکوس واسه تولدت شروع شده زیبای من ....

عکسات و برات میزارم

دوست دارم هواتا...........