۳۶ هفته و ۵ روزگی پرنسس

سلام عشق کوچولوی تو دلی مامان ،شمارش معکوس تا اومدنت شروع شده و استرسای مامان که روز به روز بیشتر میشه هم خیلی خوشحالم که قراره به زودی ببینمت و هم  ناراحت از اینکه وجودمون از هم جدا میشه ولی میدونم مثل گل پسریم که این قول رو بهم داد و عمل کرد تو هم این کار و میکنی که قول میدی بعد از اینکه اومدی تو بغلم بازم دلامون یکی بمونه و همچنان بهم نزدیک باشیم ،این روزا مامان مونا حسابی سنگین شده و تو کارای روزانهدیه کم کم توان ولی واقعا از ته دل راضی ام چون بهترین روزای زندگیم هست با هیچ چیزی برام قابل مقایسه نیست روزای بسیار زیبایی رو دارم با وجود توی خوشگل تو دلم سپری میکنم فقط امیدوارم و از خدای خوبم خواهش میکنم سالم و سلامت بیایی پیش من و بابایی و داداش منتظرت ما همه عاشقتیم.

یه چندتا لباس که واسه بیمارستانت آماده کردم  رو برات میزارم بقیه رو هم سر فرصت قشنگ خودم...

اینم از کلاه های سنتی که مخصوص زمستونت که گوشاتو بپوشونه دوتا رو مامان بزرگ(مامان من)و یکیشم مامان بزرگ(مامان بابا مسعود)برات دوخته.

اینم از جوراب شلواریت که عشقه